نامه مامانی به شهریار

نامه مامانی به شهریار

مامانی خیلی منتظر اومدنته!

شهریار کوچولوی من الان 820 گرم وزنته، و 26 هفتگیت تموم شده، 20 اردیبهشت 6 ماهگیت تموم میشه

هر شب 12 شب بیداری، 12 و 20 دقیقه دیگه حتما بیداری

خیلی روزا اگه حرکت نکنی مامانی منتظره شب بشه تا از نگرانی در بیاد.

اگه شبم حرکت نکنی انقدر مامانی نگران میشه که میره خانه بهداشت تا صدای قلبتو بشنوه و خیالش راحت بشه

دیشب با لگد زدی تو کمر بابایی

دیگه داره پسرم قوی میشه

مامانی اون تو بت خوش میگذره؟

شنبه باید برم جواب سونوگرافی رو به دکترت نشون بدم نوشته بود احتمال رفلاکس هست . اونم رفلاکس کلیه

باید زودتر بفهمم مشکلی نباشه تا خیالم راحت بشه

مامانی خیلی دوست دارم

تیرماه قراره خاله مریم بیاد و کلی کادو رو که مامان مرضی برات خریده و همه سیسمونیتو بیاریم و با هم اتاقتو درست کنیم. خاله ها خیلی منتظرتند همیشه وقتی با من حرف می زنند اول سراغ تو رو می گیرند. خیلی دوست دارند

الانم داری تکون می خوری و سکسکسه گرفتی

مامان قربونت بشه

مامان بابا دو تایی منتظرتند

بوس بوس ....