امیر عباسامیر عباس، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

امیر عباس کوچولو

بدون عنوان

چند روزه راه افتادی  از شادی در پوستم نمی گنجم از دوش حمام و صدای آسیاب آشپزخانه و شیر تو سی دی خاله ستاره نمی ترسی چون برات عادی شده جالب اینکه با چشم بسته زیر دوش حمام بازی می کنی اوهو اوهو می کنی نه می گی و ...  
10 آذر 1391

دوستت دارم

کارهایی که الان انجام میدی با خاله معصوم تلفنی زیاد زیاد حرف می زنی خیلی خاله معصومو دوست داری خیلی وقته جی می کنی وقتی یه چیزو از چشمت قایم کنم متوجه میشی و پیداش می کنی تا ده قدم  راه میری کالسکه تو جابه جا میکنی بابایی نماز می خونه تو دستش دنبال مهر می گردنی و اگه نباشه تعجب می کنی مثل همیشه بازی خیلی دوست داری جمله های طولانی میگی ولی من معنی شو نمی فهمم گاهی وقتا تا چند دقیقه پشت سر هم در مورد یه موضوعی بحث می کنی ولی من معنی شو نمی فهمم اهل ریسک نیستی و احتیاط زیاد می کنی و هزار تا کار دیگه  
30 آبان 1391

بدون عنوان

کارایی که الان انجام میدی یک سال و دو ماه حرفایی که می زنی جیز بای بای آب نه کو کیه اووووووووووووووم  بیشتر با اشاره همه منظوراتو می رسونی عاشق سی دی و آهنگ کودکانه چهار تا قدم بر می داری سجده می کنی مهر می خوری و کلی کلی کار دیگه خدا رو شکر که یه گل به من داد
18 مهر 1391

بالاخره فرصت شد

مامانی بالاخره شما به من فرصت دادید که بتونم برات مطلب بنویسم مامانی انقدر زیاد زیاد رفتارای جدید و قشنگ داری که دیگه تو وبلاگ جاش نمیشه انقدر نمکی و قشنگ هستی که وبلاگ که وبلاگه عکس و فیلمم نمی تونه خوشملی ها تو نمایش بده مامانی الان بده می گی جیزه می گی دیگه جیش و توپ و کو و اینه و بیا و آب و ...  میگی و خلاصه همه چیزای سخت سخت رو با معنی میگی غیر از مامان بابا که تا حالا منو صدا نکردی هنوز راه نمیری و دست به مبل و صندلی و افقی قدم برمیداری و 2 دقیقه رو پات می ایستی، از تخت بالا میری و می ترسی پایین بیای دد خیلی دوست داری و امشب استثناا خوابیدی برنج  و کاکائو و هویج و خیار دوست داری مهر خوردن کارته اسباب ب...
18 مهر 1391